من توسعه دهندهی وب هستم. همیشه هم شغلم را دوست داشتم. اصولاً ساختن چیزهایی که آدمهای زیادی از آن استفاده کنند و کارشان راه بیفتد برایم حس رضایت ایجاد میکند. اولین درآمدی که از این حرفه داشتم مربوط به جلالی سازی گاهشمار Fullcalendar JS بود که در سیستم ذخیرهسازی ابری ownCloud پیاده سازی شده بود. ۱۶ سالم بود و هیچ دانشی از جاوا اسکریپت، نحوهی کارکرد گاهشمارها و چگونگی تبدیل گاهشمار گریگورین به جلالی نداشتم و تمام کار را با جست و جو و آزمون و خطا انجام دادم. بعد از آن هم در همان شرکت به صورت تمام وقت مشغول به کار شدم. در این سالها با مجموعههای مختلفی کار کردهام و از معدود نقاط مشترکی که تمام این محیطهای کاری برایم داشتهاند، احساسی بوده از پر و بال بستگی که از محیط میگرفتم. بخشی از تقصیر متوجه خودم است چون که نسبتاً آدم عوضیای هستم که همه چیز باید مطابق میلم باشد.
از اول امسال اما، سعی کردم اوضاع را کمی تغییر دهم. از شغل تمام وقتم بیرون آمدم و سعی کردم درآمدم از پروژههایی باشد که در بازار آزاد میگیرم. در این مدت استرسم کمتر شده، سردردهای عصبی کمتر سراغم میآیند، وقت کار و استراحتم را خودم تنظیم میکنم، به تفریحات مورد علاقهام میپردازم و حتی بعد از چند سال توانستم یک سفر درست و حسابی بروم. در این مدت کمی هم روی پروژههای شخصی خودم کار کردهام و مهمتر از تمام اینها هم این که وقتش را داشتهام که وارد یک رابطهی عاطفی بشوم. ماحصل تمام این تغییرات این شده که امروز بیشتر از هر زمان دیگری احساس آرامش میکنم.
بله، بنده امروز به معنای واقعی کلمه احساس آرامش میکنم.
Leave a Reply