All these Youtube channels try their hardest to encourage viewers to subscribe to their channel at the end of every clip. That being said, after 10 years of browsing Youtube on a daily basis, I haven’t even heard a single convincing argument why should I subscribe to a channel. Something ain’t right here.
ماه: ژوئن 2020
پیشبینیهای من
این پست رو همین امروز، میون فایلهایی که از چندسال پیش نگه داشته بودم پیدا کردم. قصدم این بود که سال ۹۴ منتشرش کنم، که خب فراموش کردم و امروز با ۵ سال تاًخیر پستش میکنم:
پیشبینیهای من برای سال ۹۹:
تا سال ۹۹، هنوز پنج سال طولانی باقی مانده، منتهی فکر کردم شاید پیشبینیهای کوتاهمدت زیادهازحد آسان باشند و خواستم خودم را به چالش بکشم:
- پیشبینی میکنم استفاده از پیامرسانها به طور گسترده فراگیر خواهد شد. حتی پدر و مادرها هم تا حد زیادی به تلگرام و اینستاگرام اعتیاد پیدا میکنند.
- یک تاجر ناشناس که سررشتهای هم در سیاست ندارد از حزب جمهوریخواه برندهٔ انتخابات آمریکا خواهد شد.
- روحانی برای بار دوم با وعدههای بسیار رئیس جمهور شده ولی با توجه به اینکه دیگر در زندگی سیاسیش انتخاباتی پیش رو ندارد، به هیچکدام از وعدههایش عمل نخواهد کرد.
- بیمارانی که از ایدز رنج میکشند از همیشه بیشتر زندگی خواهند کرد، ولی این بیماری به طور کامل درمان نخواهد شد.
- رئیس جمهور جدید آمریکا که به دنبال معاملهای بهتر است، از برجام خارج خواهد شد. ایران برای بار دوم حاضر به مذاکره نمیشود و اقتصاد کشور وارد بحرانی بدتر از زمان احمدینژاد خواهد شد.
- ارزش واحد پولی کشور به کمترین حد در تاریخ خواهد رسید. قیمت دلار رقمی بین ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان پیدا میکند.
- داعش حملهای در خاک ایران و احتمالاً پایتخت انجام خواهد داد. یک ساختمان که از نظر استراتژیکی موقعیت مهمی دارد مورد حمله قرار خواهد گرفت.
- روحانی برای کمبود کسری بودجه قیمت بنزین را چندبرابر افزایش خواهد داد. مردمی که برای اعتراض به خیابان آمدهاند به طور گسترده کف خیابان با گلوله روبرو میشوند.
- کار کردن از خانه، از هر زمان دیگری سادهتر خواهد بود.
- وقوع یک زلزله، زندگی هزاران هموطن از غرب کشورمان را مختل خواهد کرد.
- ویروسی همهگیر و کشنده زندگی مردم سرتاسر دنیا را حداقل برای مدتی چندماهه تحت تاثیر قرار خواهد داد.
- میرحسین موسوی هنوز در حصر خواهد بود، ولی با توجه به مشکلات عدیدهٔ ملت، آزادیش فقط دغدغه عدهٔ قلیلی خواهد بود.
- ملوانهای ایرانی که سالها در اسارت دزدان دریایی سومالی بودهاند آزاد خواهند شد.
شوخی بیمزهای بود. ولی به این فکر کنید که پیشبینی این مسئله که زندگیتان در مدت ۴ یا ۵ سال آینده چگونه خواهد بود، با اینهمه متغیری که وجود دارد تا چه حد ناممکن است. تنها استراتژی منطقی در زندگی، مخصوصاً برای ما که در ایران به دنیا آمدهایم و زیست میکنیم، این است که برای پیشآمد هرچیزی آماده باشیم. پس چرا آینده را طوری برنامهریزی کنیم که انگار همهچیز قرار است به شکل همین امروز باشد؟
There are a handful of people whom I consider dear friends while I actually don’t spend a lot of time with. As opposed to a whole lot of people whom I have interactions with on a daily basis, but can’t really call a friend. Why is that, you’re asking? You tell me.
Is it socially acceptable to make fun of an ex-friend? Just asking.
Social media has become a fuckin’ sham. Time to reduce footprint?
ساعت مرگ من
نکتهای که معمولاً دیر متوجهش میشویم این است که راهی برای جبران زمانهای از دست رفته نداریم. در مواجهه با زمان تنها کاری که از دستمان برمیآید این است که به خودمان یادآوری کنیم وقت محدود است و انتخاب اینکه ثانیهها و دقایقمان را به انجام چه کاری میگذرانیم موجودیت کوچک، گذرا و حقیرمان را تعریف میکند.
من تقریباً ۲۵ سالهام. مثل خیلی از هم سن و سالها گاهی اوقات به این فکر میکنم که چه مدت از زندگیم باقی مانده. حتی با افزایش طول عمری که آن را مدیون علم پزشکی هستیم، وقت کافی برای انجام تمام کارهای دلخواهم وجود ندارد. اگر قرار باشد اندازهٔ متوسط عمر باقی مردان ایرانی عمر کنم، تقریباً بیش از یک سوم از زمانم را گذراندهام.
کوین کلی، سردبیر اسبق مجلهٔ WIRED زندگیش را به بخشهای ۶ ماهه تقسیم کرده که در اینجا مفصلاً در مورد این تصمیمش توضیح داده. به طور خلاصه، دلیل انتخاب این نوع زمان بندی برایش این بوده که وقتی ۲۹ سال داشته، در اورشلیم «تکلیف معنوی»ای دریافت میکند که طبق آن باید طوری زندگی کند که گویی ۶ ماه از عمرش بیشتر باقی نمانده. کوین که حالا ۶۸ سال دارد معتقد است ۶ ماه برای انجام هرکاری کافیست. میگوید از لحظهٔ تصمیمگیری تا پایان هر پروژه به ۶ ماه زمان نیاز است. پس از خودش سوال میپرسد که به چند ۶ ماه در زندگیش نیاز دارد؟ در این سن و سال اگر خوش شانس باشد میتواند ۶ ماههای باقیماندهاش را با انگشتان دست بشمارد و این مسئله کمکش میکند انتخاب کارهایش را با دقت انجام دهد.
من هم تصمیم گرفتم ایدهٔ روزهای باقیمانده را جدی بگیرم. امیدوارم با دقت به روزهای باقیمانده از عمرم هر ۲۴ ساعت ارزشمند را به درستی استفاده کنم و توجه، تمرکز و انرژیم را معطوف اشخاص و پروژههایی کنم که برایم مهمترند. هدف نهایی این است که بتوانم تصمیم بگیرم مهمترین کارهایی که برای انجام دارم، کدامند.
آنچه که میخواستم این بود که با هر دفعه بازکردن مرورگر، صفحهای باز شود و روزهای باقیماندهام را توی چشمم فرو کند. بعد هم با استفاده از همین وبلاگ به ثبت و ضبط فعالیتهای روزمره بپردازم. اینطوری پیگیری روزهای هدر رفته هم برایم آسانتر میشد.
اولین قدم این بود که میانگین امید به زندگی مردمی که در شرایط مشابه من هستند را در بیاورم. برای این کار از ویکیپدیا کمک گرفتم. سپس باید زمان باقیمانده از عمرم را محاسبه و تاریخ دقیقش را مشخص میکردم. بعد از آن هم نوبت نوشستن اسکریپتی برای صفحهٔ اول مرورگر بود که با هردفعه باز کردن مرورگر، این صفحه به صورت پیشفرض باز شود. اینطوری با توجه به اینکه تقریباً هرروز با اینترنت سر و کار دارم، حداقل روزی یک بار شمارنده را میدیدم.
البته که هیچ تضمینی وجود ندارد که آدم چقدر عمر میکند. به همان اندازه که امکان دارد اندازهٔ متوسط عمر باقی مردمان زندگی کنم، این احتمال هم هست که زندگیم هر لحظه در پی یک سری حوادث تصادفی به پایان برسد. یا اینکه تا ۹۰ سالگی عمر کنم که در آن صورت خیلی خوشحال خواهم بود که باید ساعت مرگم را بازنشانی کنم. ولی فعلاً ساعت مرگ، با همان تاریخ تقریبی به کارش ادامه میدهد و کمک میکند تمرکزم را حفظ کنم. فکر نکنم دانستن تاریخ دقیق مرگم هم چیزی را تغییر دهد. در هر صورت زمان باقیمانده بسیار کوتاه است و مرگ بسیار نزدیک. هر لحظه هم نزدیکتر میشود. متاًسفم، ولی الآن هم کارهای مهمتری دارم که باید بهشان بپردازم.
The cooler heads have prevailed, for now.